۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

بهارانه (به بهانه آغاز سال نو و آمدن بهار و نوروز)


پیشاپیش نوروز و بهار آزادی و سال نوهمه شوما هموطنان عزیزا تبریک گم . سال خوب و خوشی شومره آرزو کونم وامید وارم کی ایمسال سال آزادی ببه همه تان ره.


تیک تاک , تیک تاک , تیک تاک..........
ساعت دیوار رو , خبر از آمون بهار دئه*
من جه پنجره , بیرونا فاندرم , تا کی نسیم بهارا بیدینم
داران , تی تی* بزئید , گولانم  ایتا ایتا واشکوفتا ندرید*
نوای خوشه بولبول , جه هر طرف بگوش آیه
پروانه یانم , بجیر بوجور شیدی و چرخ خوریدی
عطر سبزهء تازه و سونبول , همه جا بپیچستهء*
آسمانم خیال کونی , هیچ سیا ابری ناره , گول گول آفتابه
خورشید گرمتر جه همیشه , خودش آفتابا پهنا کوده همه جا
زمستان بقچه به بقل , زانوی غم بغل بیگیفته و چوم برایه
من می تازه رختا , کی جه پارسال عید داشتیم دوکونم
خاک بیگیفته طاقچه یا , جه گرد و غوبار پاکا کونم
آینه و شمدان و سبزا کوده گندما , همرایه هفت تا سین سفر سر دیچینم
در خانه یا باز نهم , تا دوست و آشنایا خوش آمد بگم
 تا جه خوشحالی , جه محبت , جه ته دیل همه تانا بگم ;
شیمی عید موبارک
شیمی بهار و نوروز موبارک
شیمی تازه سال شومره موبارک
----------------------------------
جه : دامون گیلک پور

* مفهوم فارسی :
دئه = می دهد
تی تی = شکوفه
واشکوفتاندرید = شکوفا می شوند , باز می شوند
بپیچستهء = پیچیده است

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

چهارشنبه سوری تون مبارک


چهارشنبه سوری خوبی رو همرا با شادی و سرور براتون آرزومندم.
از قرار معلوم یکی از تاریخی ترین چهارشنبه سوری هامون رو امسال شاهد خواهیم بود.



رضا علامه‌زاده :
"  هفت دليل برای چهارشنبه‌سوری امسال "



مرگ‌سالاران در برخورد با اين گردهمائی پراکنده در ابعاد ميهن، به کلی عاجز خواهند بود. تمام ايران را با صدها هزار کوی و برزن که تجلی‌گاه مخالفان در شب چهارشنبه‌سوری خواهد بود را نمی‌توان اشغال نظامی کرد! طرفداران مرگ‌باوران حاکم، تنها ايرانيانی هستند که از هر جشنی بی‌زارند چه رسد به چهارشنبه‌سوری، نماد شادمانی .

زمزمه برگزاری مراسم چهارشنبه سوری امسال با محتوای ضد ديکتاتوری دارد آرام آرام به يک هلهله شادی بدل می‌شود. و می‌دانيم که هيچ چيز بيش از شادی و شادمانی، روضه خوانان مرگ پرست را مشوش نمی‌کند!

به هفت دليل روشن، بايد تمامی شب‌گريزان ايرانی، دست در دست، چهارشنبه سوری امسال را به عنوان شبی به روشنی روز در تاريخ مبارزات دموکراسی طلبی وطنمان ثبت کنند:

يک: چهارشنبه سوری، جشن باستانی و ملی ما ايرانيان است که نشان از قدمت تاريخی سه هزار ساله‌ی ملتی بزرگ دارد که چون آتشی فروزان از گردبادهای سهمناک تاريخ برگذشته، و گرمابخش‌تر از هميشه همچنان می‌درخشد. همين ويژگی يگانه، يعنی باستانی و ملی بودن، به تنهائی کافی است تا فرصت طلائی چهارشنبه سوری را برای نشان دادن برتری نور بر تاريکی از دست ندهيم.

دو: شبِ چهارشنبه سوری شبِ شادمانی و سرور و پايکوبی است و همين خصيصه، اين شب را از شب‌های زاری و گريه و مويه متمايز می‌کند؛ شب‌هائی که دين فروشان حاکم برای پنهان داشتن نامردمی‌هايشان از دين‌باوران واقعی، با تمام توان به آن توسل می‌جويند و از احساسات مذهبيشان سوءاستفاده می‌کنند.

سه: تا آنجا که من اطلاع دارم جشنی به اين طولانی و به اين تنوع در هيچ فرهنگ بشری وجود ندارد. منظورم جشن نوروز ما ايرانيان است که از شب آخرين چهارشنبه سال آغاز می‌شود و تا مراسم سيزده به در، که دستکم دو هفته پس از آن است ادامه می‌يابد. مردم ما می‌توانند مراسم چهارشنبه سوری امسال را به عنوان سرآغاز نمايشی شاد و دل انگيز تلقی کنند که تا سيزده به در سال تازه ادامه خواهد يافت.

چهار: يکی از مهمترين ويژگی‌های چهارشنبه سوری، سراسری و کشوری بودن آن است. هيچ ده و قصبه و شهری نيست که محله‌هايش در چهارشبنه سوری مملو از پيران و جوانانی که شادمانانه از روی آتش می‌پرند نباشد. مرزهای جغرافيائی پايتخت و استان و شهرستان و روستا برچيده می‌شود و ايران يکپارچه فرياد شادمانه‌ی آزادی می شود.

پنج: چهارشنبه سوری به عنوان سرآغاز نوروز، همواره جشنی فرامذهبی بوده و خواهد بود. بجز مشتی قشريون دين فروش که بويژه در طول امسال دستشان برای مذهبی‌ها هم رو شده و حنايشان پيش آن‌ها هم ديگر رنگی ندارد، همه‌ی مردم ايران با هر نگرش و اعتقادی در آن شرکت می کنند. مرزهای دروغين و غير انسانی، که توسط دين فروشان معمم و مکلا ميان خداباوران و بی‌خدايان، ميان مسلمانان و يهوديان و بهائيان و مسيحيان و زرتشتيان و... کشيده شده برچيده می‌شود و ملت ايران در تماميتِ با شکوهش جلوه‌گر می‌شود.

شش: فراقومی بودن چهارشنبه سوری نيز ويژگی برجسته ديگر آن است. اين جشن شادمانه، کُرد و لُر و فارس و بلوچ نمی‌شناسد. ترکمن همانگونه از آتشی که در پشت اُبه‌اش در دشت ترکمن صحرا برافروخته می‌پرد که هموطن عرب‌تبار اهوازی در مقابل کلبه‌اش در نخلستان جنوب. دختر و پسر تهرانی با همان زبان با آتش حرف می‌زنند که زن و مرد گيلک: "زردی من از تو، سرخی تو از من!"

هفت: و بالاخره، و شايد از همه مهم‌تر، همين هفتمين ويژگی است که تنها به شرائط چهارشنبه سوری امسال ارتباط دارد. دنيا می‌داند که مرگ پرستان حاکم بر ايران از هرچه بوی ايرانی بودن بدهد بيزارند چرا که می‌دانند مرگشان در اتحاد همه ايرانيان با هم است. ندادن يک اجازه ساده برای گردهمائی مخالفان، و جلوگيری به هر حيلت از بيرون آمدن مردم، از همين وحشت ريشه می‌گيرد. «چهارشنبه سوری» اما پادزهر هر حيلت را در گوهر خود دارد؛ گوهری که تلاش کردم رگه‌هائی از درخشش آن را در شش بند بالا بياورم.


مرگ‌سالاران در برخورد با اين گردهمائی پراکنده در ابعاد ميهن، به کلی عاجز خواهند بود. تمام ايران را با صدها هزار کوی و برزن که تجلی‌گاه مخالفان در شب چهارشنبه سوری خواهد بود را نمی‌توان اشغال نظامی کرد! طرفداران مرگ باوران حاکم، تنها ايرانيانی هستند که از هر جشنی بيزارند چه رسد به چهارشنبه سوری، نماد شادمانی. پس نمی‌توان آنان را از طريق سيمای زشت رهبری، و منبر زشت‌تر رمالان جمعه به اين جشن فراخواند و با اتوبوس و قطار از اينجا و آنجا به جای معينی کشاند! و از همه شيرين‌تر فضای شادمانه‌ی حاکم بر شب چهارشنبه سوری است که نه فضای غم و آه و سينه و رنجير زدن، که هوای پايکوبی و ترنم و لبخند است به فردای روشن آزادی که طليعه‌اش از هم اکنون پيداست.